سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بى‏نیاز از عذر بودن ارجمندتر تا از روى راستى عذر آوردن . [نهج البلاغه]
نغمه های الهی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ا نقلاب عاشورا یی

السلام علیک یا ابا عبدالله

یکی از دوستان  میگفت : " ما خودمون دیدیم که خبر شهید شدن فرزندی رو به مادر دادند ، در مقابل مادر سجده کرد و خدا رو شکر کرد . و تنها یک قطره اشک از چشمانش فرو ریخت ."
فکر میکنید این مادر پسرش رو دوست نداشته؟ مگه می شه مادر پسرش رو به سن نوجوانی و جوانی برسونه، با خون دل بزرگ کنه، اما به راحتی ازش بگذره؟
مگه حضرت زینب سلام الله علیها از عون و محمدش نگذشت ؟ اونها رو فدایی خدا و حسینش " علیه السلام " کرد، حضرت زینب سلام الله علیها از عشقی بالاتر هم گذشت،از برادری گذشت که از کودکی لحظه ای از او جدا نبوده، از کسی که زندگی بی او برایش معنی نداشت.مگر عاشق برای معشوقش جز بهترین می خواهد؟  زینب سلام الله علیها هم برای برادرش بهترین رو می خواست. با شهادت،  برادرش از تمام غمها راحت می شد و به معشوق واقعی می رسید ، و درد دوری از معشوق به پایان می رسید ، پس چرا از مرگ برادر ناراحت باشد؟ حضرت زینب سلام الله علیها وقتی از قتلگاه بر می گشت ، لبخندی بر لب داشت، چرا خوشحال نباشد؟ چرا نخندد؟ برادر راحت شده بود. به معشوق رسیده بود.
مادری هم که بعد از شنیدن خبر مرگ شهـادت پسر سجده می کند ، در مکتب چنین زنی تربیت یافته. به عشق زینب و حسین "علیه السلام" بزرگ شده.  پس کمتر از این انتظاری نمیرود.همان خدایی که به او فرزند داده، حال او را گرفته، چه جای شکایت؟
ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آلا ( دوشنبه 85/11/23 :: ساعت 3:7 عصر )


»» کرببلا دل منه

 

السلام علیک یا ابا عبد الله
ابو منصور طبرسی در «احتجاج» گوید: خطبه ی زینب «سلام الله علیها» دختر علی بن ابی طالب علیه السلام در حضور مردم کوفه در آن روز، سرکوبی و نکوهش آنان بود.
حذام بن ستیر اسدی گفت:چون علی بن الحسین علیه السلام را در حال بیماری با زنان از کربلا به کوفه آوردند، زنان کوفه گریبان دریدند و شیون بلند کردند و مردان هم با آنها می گریستند، زین العابدین علیه السلام با آوازی که بیماری، او را از دست برده بود، فریاد کرد: این ها که گریه میکنند، و جز اینها چه کسی ما را کشته است؟
زینب «سلام الله علیها» دختر علی بن ابی طالب علیه السلام اشاره کرد تا مردم خاموش شوند.
حذام اسدی گوید: من به خدا هرگز بانوی با شرمی ندیدم که از او سخن ورتر باشد، گویا از زبان امیر المومنین علیه السلام سخن به قالب می ریخت و به مردم اشاره کرد. گوش کنند، نفَسها در سینه ها برگشت و زنگ ها خاموش شدند
و پس از ستایش خدا و صلوات بر رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم گفت:ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آلا ( شنبه 85/11/21 :: ساعت 12:16 صبح )


<      1   2   3      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هرگاه خدا بنده‏اى را خوار دارد ، او را از آموختن علم برکنار دارد
کربلا تو مرا دیوانه ی دیوانه ی دیوانه کردی
آغاز امامت حضرت مهدی صلوات الله علیه
[عناوین آرشیوشده]